"بیمعرفتی که در مرامت نبود. سراغی از ما نمیگیری لااقل؟" با تهمایهی "نکُند دل نَکَنی، دل بِکَند، بهر تو دلدل نکند؟ برود در بر یار دگری، صبح که بیدار شوی؟"
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه میشوم . شاعرها و نویسندهها از همهچیز مینویسند . از همهچیز مینویسند و از نوشتنشان نان میخورند . من امّا فقط از تو مینویسم . فقط از تو مینویسم و با نوشتنام خون دل میخورم .
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com