مثل اینکه وقتی بابا عصبانیه، بخندی. یا وقتی مامان بزرگ زانوش درد میکنه، ظرفهارو نشوری. یا مثل زمانی که کسی سرش درد میکنه، نور چراغ قوه رو بندازی توو چشماش. ببینم، تو میفهمی داری چکار میکنی؟ میخندی باهاش؟ شوخی میکنی؟ سرِ صحبتُ باز میکنی؟ مثل اینه که وقتی من ساکتم، تو هرهر بخندی.
پ.ن: تو بمان و دگران
وای به حالِ دگران