غیرِ من، رابطه هاتُ با همه خراب کن ..

مثل اینکه وقتی بابا عصبانیه، بخندی. یا وقتی مامان بزرگ زانوش درد میکنه، ظرفهارو نشوری. یا مثل زمانی که کسی سرش درد میکنه، نور چراغ قوه رو بندازی توو چشماش. ببینم، تو میفهمی داری چکار میکنی؟ میخندی باهاش؟ شوخی میکنی؟ سرِ صحبتُ باز میکنی؟ مثل اینه که وقتی من ساکتم، تو هرهر بخندی.


پ.ن: تو بمان و دگران

وای به حالِ دگران

+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان