با چاشنیِ بی چارگی

وقتی بهت زنگ میزنم و سردی. وقتی بعد از دو جمله ی «الو؟ سلام!»ای که رد و بدل میشه .. با اینکه میدونم شناختیم، بازم میگم «فلانی ام ها!» .. نگو میدونی .. اگر میخواستم مثل قبلش سرد بمونی، اون حرفُ نمیزدم .. من انتظار دارم بگی «اِ تویی؟» و مهربان شوی. مثل مابقیِ نامهربان های مُنصف

+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان