وی در دل ما سکنا گزید ..

اصن ما تا حالا مویی از شما بفروخته‌ایم؟ اصن به ما میاد این کارا؟ .. حالا ببخشید وسط حرف زدناتون وقفه می‌نداختیم .. ولی وقتی مامان خانومِ آدم میاد  که حرف بزنه، باید گوش داد دیگه؟ وقتی میگه "باید سه چیز نخوری .. ماست و چایی و حِرص" باید التفات نمود دیگه؟ ..

والا به خدا به شمام نمیاد .. چیه این حرفا؟ اصن بهتون نمی‌خوره خُب .. توو مرامتون نبود که .. چیه این تُندیا؟ غرغر کردنا؟ .. به شکلات خوردنمون گیر دادنا؟ اصن به پرستیژتون هم نمیاد! .. این مدل رفتار کردنا به تیپ شما نمی‌خوره .. رنگش با پیرهن سورمه‌ای‌تون جور نمیشه هیچ رقمه .. دیگه هم نگین خانومانه حرف بزنیم واستون و با ادا .. دوشت دالم بهتره یا عزیزِ چشمامی؟ .. نه خدایی کدوم بهتره؟

حالا مام نگفتیم شاعرطوری رفتار کنید و از ده تا جمله، یازده‌تاش شعر و مدح و ثنای ما باشه .. اصن ما رو چه به این حرفا؟ سنی ازمون نگذشته نه ولی به تیریپ شخصیتیمون نمیاد ..

همینکه ما زیرلب بگیم که چنین خوب چرایی، کفایت می‌کنه بنظرم .. دیگه از ناحیه شما غزلی نیاد واسه ما مشکلی نیست .. همون دیوونه که بهمون میگید واسمون بسّه .. فقط دیگه به خورد و خوراکمون گیر ندید .. خب گشنمون میشه .. شما گشنت نمیشه؟ شما معده نداری؟ اِی‌تی‌پی نمی‌سوزونی؟ حرفی میزنی شما که آدم شاخ درمیاره کچل هم مو!

اصن ما هیچیمون به آدمیزاد نرفته، درست .. جنونِ گل داریم، درست .. بسی خجالتی هستیم، درست .. درگیر رویای شمائیم، درست .. خُل‌وضعیم، اینم درست .. ولی جفا چرا پیشه می‌کنید آخه؟ ما که به این چیزا نیاز نداریم .. همینجوریشم خودمون می‌دونیم دوشنبه‌ها باید کیک خونگی توو کیفمون باشه .. یا مثلا چارشنبه‌ها که اس‌ام‌اس می‌زنید "آبی تیره" می‌فهمیم که تیپمون باید چه رنگی باشه که سِت بشیم با شما ..

فقط می‌دونیم شما دیگه توو زندگیمون نیستین که بهتون بگیم "شما" .. شما شدین "وی" .. واسه کسایی به کار میره که کاری به کارتون ندارن ..

وی شدین و عین خیالتون هم نیست .. فقط .. یه چیزی بگم این آخره حرفی؟ نشان مهر وی اندر دلم چراست هنوز؟

+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان