برای ملیکا

دو تا کامنت رو که خوند، چندتا فحش آبدار داد به هرچی دانشگاهه و هرچی کنکوره و به قول خودش هرچی "منشا لنفوسیتها بیشتر از گره های لنفاویه و کمتر، از مغز استخون بی صاحاب".
گفت همین الان گوشیتو دربیار .. میخوام یه چیزایی بگم بنویسی واسه ملیکا ..
"صد در صد میدونی ولی بازم بگم برات. مصری ها وقتی مومیایی ها رو تووی مقبره ها میذاشتن، کلی غذا و جواهر و میوه های مرغوب رو میذاشتن کنار جسد و میومدن بیرون. عقیده داشتن بعد از مرگش به همه ی اینها نیاز داره. ولی اشتباه فکر میکنن. تهه تهه جهل و نادونی شون بود. حتی اگه یه نفر واسه اولین بار اینو بشنوه میگه اسگل بودن یا بدتر.
درسته که دانشگاه مهمه. کار مهمه. پول مهمه. ولی همه اینا رو داشته باشی و روحت پژمرده باشه عین مومیایی که دور و برش پر از جواهر و غذاهای لذیذه. نمیتونه لذت ببره.
توو این دنیا میشه پول درآورد. توو هر رشته ای که باشی. یه جای این کشور بهش نیاز داره. میدونی چی بدتر از پول نداشتنه؟ پول داشتن با دل غمزده و داغون. نذار دلت غمزده شه. تو داری تلاش میکنی. در حد توانایی خودت. فکر کردی من خیلی خرخونم؟ یا خیلی باهوشم؟ اصلا. من یه خل و چل عاشق فیلم و موسیقی ام که به اشتباه افتاده وسط مسیر گوارش گاو و دستگاه دفع ادرار انسان. خیلی هم شده به اینکه قبول نشم فکر کردم ولی بعدش دیدم آسمون به زمین نمیاد. هشت میلیارد آدم روی زمینن. همشون خرپولن؟ نه. بحث سر اینه که کیا شادن و لذت میبرن از زندگی.
پیش میاد که خیلی وقتا حس کردم کسی منو دوست نداره. حتی نوشته های این دیوونه که وبلاگ داره رو بخونی هم کلی ناله کرده از اینکه کسی دوستش نداره. ولی من میدونم که هستن ادمایی که دوستش دارن. مثل خود من. ما شاید سوپراستار نباشیم که یه ملت عاشقمون باشه. ولی چند نفر دور و برمونن که اهمیت میدن حتی اگه تو عکسش رو فکر کنی.
کسی کمکت نمیکنه؟ کسی کمک من هم نمیکنه. کسی نمیشینه بغلم وقتی دارم جون میکنم یه مسئله تابع نمایی رو حل کنم بهم امید بده. چون هرکی درگیر خودشه. ولی میدونی .. معلومه تو درگیر خودت نیستی. انقدر به هدفت فکر میکنی که مسیرش رو یادت رفته. ته کنکور، جاده ی دوشاخه ی "مرگ و زندگی" نیست. سرنوشت تو یا من یا هرکی توو کنکورش نیست. دایی من کنکور نداده. دیپلم نداره ولی انقدر خودش رو دوست داره و به خودش باور داره که الان یه جایگاه خوب داره که با مهارت بدست آورده.
خودت رو دوست داشته باش. خودت رو داغون نکن. هر چی بشه، خوبه .. اصن شاعر میگه .. ای پس از سوءالقضا، حسن القضا .. حسن القضای تو هم میرسه. مثل حسن القضای من که هنوز منتظرشم. امسال؟ .. سال بعد؟ .. ده سال بعد؟ .. منتظرش باش".
+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ملیکا
۱۶ آذر ۹۷ , ۱۴:۰۵
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
** *** ************ ***** ***** ************** ** ****** ***** ********* *** ** ** ******* ***** ** ******************* ***** ** *********** ************ ** ******* ****** ** ** ** **** ** *** ** *** *** ****** * ***** **** *********** ** ************* ** *** **** *** *********** *** **  ******* ***** **** ********** **** ** ********** *******
ممنون بابتش...(:

پاسخ :

فاصله اهمیت نداره. درد که مشترک باشه، انگار نشستی بغل دستم.
هر جا که هستی شاد باش :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان