زورکی!

ــ دوست داشتن ک زوری نمیشه..

خیلی ببخشید ولی باید ب عرض دوستانی ک این حرف را می زنند برسانم ک حرفشان هیچ درست نیست! یادم می آید خودم هم قبلا این حرف را زده ام و کاش لال می بودم! دوست داشتن زورکی می شود .. خیلی هم می شود! باید یقه آن بلوز مشکی آستین بلندت را ک همیشه آستین اش را تا آرنج بالا می دهی بگیرم و توی صورتت زل بزنم و بگویم دوستم داشته باش! و خیلی احمقانه است اگر فکرکنم تو شرمنده می شوی و سرترا پایین می اندازی و مثل پسرهای خوب می گویی چشم! ولی تو.. تو جناب خان.. پسر بدی هستی! مطمءنم بعد از این حرفم اخم می کنی و با یک حالت تحقیر آمیز می گویی "دستت رو بنداز!" .. و بعد ک دست هایم با بی جانی کنار بدنم فرود آمد با ژست خاص خودت یک سرفه مصلحتی می کنی و یقه ات را صاف می کنی .. گریه هایم دلت را نمی لرزاند! ولی گریه ام می گیرد و تو حتی نیم نگاه ک نه! ربع نگاهم بمن نمی اندازی!.. و می روی.. و خیلی خور است اگر مثل این فیلمهایی ک پایانشان خوش است بی افتم روی زمین و هق هق ام دله مبلهای خانه را آب کند و ناگهان تو برگردی و بلندم کنی و دوستم داشته باشی ! .. نه .. آخر داستان من دختری ست ک بدترین ژست و حالت اش قرار گرفتن دست هایش با بی جانی است کنار بدنش ک از آن خاطره خوشی ندارد، درحالیکه زیرلب زمزمه می کند"کی گفته دوست داشتن زورکی نمیشه؟!"


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان