بی آبی ک دامن چشم های بغض دار مان را گرفته ..

تو باشی، برای جفتمان گریه می کنم .. تو نباشی، برای شمعدانی ها .. خب قبول کن! سخت است هر روز دیدن دختری ک برای دو نفر گریه میکند و آب بدنش دارد تمام می شود! قبول کن جناب خان! آّب هست ولی کم هست .. یک فکری هم برای بی آبی بکنید .. به این فکر کنید ک اگر آب نباشد، چطور گریه کنیم؟ هم برای خودمان، هم کسی ک دوستمان دارد و پاپَس کشیده .. ؟


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان