حرفی نمی ماند ..

می خواهی بد باشی، اصلا یک مدت نباشی .. یکهو چهره ی خندان نگین جلوی صورتت می آید .. می خواهی بد باشی و اخم کنی .. یکهو به قول فلانی "محبت های خرکی" فاطمه به یادت می آید .. همان محبتهایی ک از صدتا قربان صدقه بیشتر می چسبد و گاهی از نگاه های خیره جناب خان هم بیشتر! .. آخیش! این دفعه کسی بود ک به جناب خان سرتر باشد و مایه شادمانی است .. قبول کرده ام ک آدمها - بعضی هایشان - فقط در قلب ما جای دارند .. حالا پیش خودت میگویی "خسته نباشی با این تفکرت!" ولی پذیرفتن اینکه کسی تا آخر عمرش نخواهدت ، خیلی سخت است! برای همین روزها با شمعدانی جوک میگوییم و به ریش نداشته دنیا میخندیم! .. با حسن یوسف چهاربرگ بازی میکنیم و گاهی هم تقلب! .. روی سر و کولِ قاب عکس اخموی بعضی ها می پریم .. و خیلی هارا ک انگشت به دهان ، دیوانه بازی هایمان را نگاه میکنند، مسخره میکنیم .. آره عزیز من! یک بانو می تواند خوب باشد .. اگر "بگذارید!" .. اگر "بگذارند" .. 


پ.ن: یک جمله از آقای قنبرلو:

اگه من خیلی بدم حرفی نیست! تو به اندازه کافی خوبی ..


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان