دردی فراتر از آمپولهای پنی سیلین

امروز بالاخره یکی حرفهامو گوش کرد .. صدای بغض دارِ دختر مو بلندی ک عاشق حسن یوسف و کاکتوش تپل پر تیغشه و شمعدونی عزیزتر از جونش .. کسی صدامو شنید ک منو میفهمه .. همیشه پیشمه .. اذیتم نمیکنه .. پایه کارها و حرفهامه .. علایقش مثل منه .. امروز شنیدن صدای ضبط شده پربغضم خیلی درد داشت .. دیگه با بغض برای کسی حرف نمیزنم .. خیلی .. خیلی .. درد داشت .. نه به اندازه آمپولی ک پرستار بی اعصاب بیمارستان برات میزنه و بعدها با دیدن بازوی کبودت ، فحش بارونش میکنی .. بلکه بیشتر از اون .. 


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
Mr. DarK ..
۱۰ مرداد ۹۴ , ۰۱:۴۳
:(

پاسخ :

:(
محمد رضا
۰۵ شهریور ۹۴ , ۱۳:۵۴
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

تمـــام غــرورم نــذر ِ آمــدنت !

تو فقــط یک ” جــانم “

سوغـات آور بـری احســاسم !

به وبم هم سر بزنید

*************************

***********************************

****************************

BHR SMN
۰۹ شهریور ۹۴ , ۱۴:۲۹
من چرا انقدر از این جا خوشم اومد واقعا؟!

پاسخ :

:)
نمی دونم !
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان