یکی بیاید به منِ لعنتی حالی کند که این به هم ریختگی ها، خنده های مصنوعی، نقابِ شادی روی صورت نهادن از روی علاقه نیست! یکی بیاید و بزند درِ گوشم و فریاد بزند "دوستش نداری .. نداری .. نداری و تمام این خُل بازی هایت از سرِ عادت و حسادت است .. همین!" .. هیچکس نبود؟! خواهش می کنم!!
no body
۱۴ مرداد ۹۴ , ۲۱:۴۸
به این فکرکن که شادبودن وآرامش داشتن حقته....

۱۴ مرداد ۹۴ , ۲۱:۴۸
به این فکرکن که شادبودن وآرامش داشتن حقته....
دنیاحق داره ناراحتت کنه ،وتوحق داری،ناراحت نشی
Ali Salavati
۲۱ مرداد ۹۴ , ۱۱:۵۲

۲۱ مرداد ۹۴ , ۱۱:۵۲
کاش میشد با دلت بازی کنی...
این جنون را با سرفه ای خالی کنی
زحمت ما را ز سیلی کم کنی!!!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
.

من نه شاعرم نه نویسنده . نه میشوم . شاعرها و نویسندهها از همهچیز مینویسند . از همهچیز مینویسند و از نوشتنشان نان میخورند . من امّا فقط از تو مینویسم . فقط از تو مینویسم و با نوشتنام خون دل میخورم .
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com