وقتی که « هیچِ هیچِ هیچِ هیچِ هیچِ هیچ » !!

کاش شبی، درست وقتی که فکر می کنم بزرگ شده ام و دیگر نگاهم را از کمدی که فکر می کنم لولو دارد نمی دزدم.. غافلگیر شوم! .. درست زمانی که به درِ قهوه ای رنگ روبروی تختم ، دهن کجی می کنم و حس می کنم دختری شجاعتر از من نیست .. آن دره لعنتی باز شود و دیوی، هیولایی، لولو خورخوره ای یا به قول کودک درونم "یک سر و دو گوش" ای بیرون بیاید و نزدیکم شود .. دره دهانم را بگیرد چون تضمین نمی کنم که جیغ نزنم! و مرا با خودش ببرد .. و نه برای خودم، بلکه برای احساسات خرکی ام پدر شود .. و نگذارد هیچ جناب خان ای در صد متری ام ظاهر شود .. کاش بیاید آن هیولای عزیز و همه مان را ببرد .. یا حداقل .. مرا!


 


پ.ن: دلشوره ی دائم از این دنیای پیچاپیچ

وقتی که «هیچِ هیچِ هیچِ هیچِ هیچِ هیچ"!


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
خانومی ...
۰۱ شهریور ۹۴ , ۱۵:۱۴
کاش بیاد 

پاسخ :

کاش .. 
نقـ طه
۰۱ شهریور ۹۴ , ۱۵:۲۱
منم هر شب منتظرم... فکر می کردم خودم فقط توهم ش رو دارم !!
اما به قول سهراب: لولوی شیشه ها عمرش شکست !! :|

پاسخ :

:)
🌼yare deldar🌼
۰۱ شهریور ۹۴ , ۱۷:۳۳
...
منکه دوس دارم کس دیگه ای جاش بیاد..
هیچوقت منتظر لولو خُرخُره نبودم:)

پاسخ :

نه .. من هنوز هم بعضی وقتها می ترسم ..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان