کاغذ دیواری سرویس شد ..

آنقدر از فکر و خیال پُرام که مدت هاست به کاغذ دیواری سفید و مشکی زل زده ام .. خیره خیره نگاهش می کنم بلکه از بین رنگهای خساکتری اش، جوابی پیدا کنم .. حداقل یک جمله در بیاید و راه حلی کف دستم بگذارد و بعد انقدر مشتم را محکم ببندم که یک حرفش هم از از بین انشگتانم درز نکند .. انقدر خیره نگاهش کردم که سرخ شد! سفید شد .. رویش را برگرداند و .. هنوز به این فکر می کردم که یعنی هیچ راه حلی نیست؟! .. نگاهش می کردم که خودش را از دیوار کند و گوشه اتاق نشست .. آجرها؟ راه حلی دارید؟ مشتم پوچ است .. مثل همان بازی بچگی .. میبازم ..



+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان