گل بنفشه یا حسن یوسف های پررنگ؟

آن روز را یادت می آید؟ پشت سرت راه می رفتم و نگاهم به گلها بود .. با چشم التماسشان می کردم تا کاری کنند .. بلند شوند .. ریشه هایشان را از خاک بکنند و برگهای یکدگیر را بگیرند .. و بیایند سد راه شوند .. وقتی اخم کردی، شانه شان را بالا دهند و تا وقتی که برنگشتی و باهم راه نرفته ایم، کنار نروند .. ولی می دانی؟ من آدم خوش شناسی نیستم! گلهایم فقط حرص خوردن بلدند و بَس .. آنقدر ناراحت شدند که صورتشان بنفش شد .. بی محلی هایت یه حسن داشت! از آن روز گلهای حسن یوسف ام بیشتر شدند! با رگه های بیشتری از رنگ بنفش .. زیباست! نه؟!


پ.ن: گلهای عزیز تر از جانِ من جان :)

پ.ن2: عکس هایی که متعلق به من جان است رو کپی نکنید :)


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
مدیر سبز
۰۵ شهریور ۹۴ , ۰۲:۰۷
یه زمانی از گلهای حسن یوسف پرورش یافته زیر دست مادرم زیاد داشتیم، اما با تغییر خونه کم کم از دستمون خارج شدن...بازم باید پیدا کنیم از اینا...

پاسخ :

حسن یوسف = زندگی!

نه تنها حسن یوسف بلکه تمامی گلها، زندگی اند ..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان