بزرگ شدم .. به چه قیمتی؟

حس می کردم آدمها وقتی قرص بخورند .. بزرگ شده اند .. دوست داشتم یک روز بروم سراغ آن سطل کوچکِ نارنجی رنگ و تماس قرصهایش را بیرون بیاورم .. از صدای باز کردنشان غرق لذت میشدم! بزرگ شدن در آوردن صدای ورق قرص ها هم بود .. چندسال بعد، دکتر برایم قرصهای ضد دلشوره و افسردگی نوشت .. از صدای ورق قرصها، عصبی می شدم .. ولی من .. بزرگ شده بودم ..

+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ناشناس
۰۹ شهریور ۹۴ , ۱۳:۵۰
تازه سایتتون رو دیدم 
مو مثل ... زلف بر باد مده تا نکنی بنیادم ؟
یا تمثیل تنهایی ... گنجشک روی سیم لخت خشکش نمی زنه

نکات جالبی توی سایتتون هست 
i like this

پاسخ :

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان