دوسـت داشتی ، بخون .. کُپی کن .. جاهای خالیو پُر کن .. با ذکرِ منبع !
پ.ن: ایـده خودم بود .. سوالاش از شماره 5 به بعد ماله خودمه ..
1. چه عنوانی می تونه مناسب تو و گویای چیزی باشه که هستی؟
دُختـری بـا موهـای مـِشکـی ..
2. سبکت، حال و آهنگت چیه؟
غمگیـنانـه یِ شـاد
3. عنوان فصل های زندگیت چیه؟
فصـل اول : دُختـَری کـه سیـندرلـا نـَبـود ..
فصـل دوم : سـاعـَت 12 شـَب و دُخـتـَری کِ بـه یـک بـُغض تبدیـل میـشـُد !
فصـل سوم : پـوکـِر فـِیس جـُزو اصـول بـُلـوغ است ..
فصـل چهـارم : اشـک هـای پیـازی
فصـل پنجـُم : کـاشکـی بـَد نشـوَد آخرِ این قصـه ی بـَد ..
فصل ششـم : بـوی تنهـایـی و بـُغـض مـی دَهـی بانـو ..
4. روی جلد تو و پیش گفتارت چطور؟
جُلـد مـَن یـِک صفحـه مشکـی سـت .. با عنـوان .. و بـرگ هـای کاهـی رَنـگ ..
پیشـگـُفتـار : نـامبـُردهـ هـرکاری مـی کـرد .. هـِی نمـیشـُد !
5. آیا مردم به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوریه؟
شـایـَد .. شـایـَد هـم نـه .. کـی مـی دونـه؟! .. اووم .. شـایـَد .. آدمـایی کِ بـااحـسـاسـَن .. به خـر درونـشون بـاج میـدن و موهـاشونـو مـی پرسـتـَن!
6. سه جمله اول و سه جمله آخر کتابت رو بگو؟
سـه جملـه اول :
بـا گریـه مـتولـد شـُد . با گـریـه زندگی کـرد . و دیـر فهمـیـد کِ خـانوم شُدهـ و نبایـد اشکـِش دمِ مشکـِش بـاشد !
سـه جملـه آخر :
حـُسن یوسـف پارچـه مشکـی وَصـل کـرد بِ در خـانه .. شمـعدونی، حـَلـوا پـُخـت و کاکـتوس غـَش کـرد .. ایـن بِیـن .. ماهـی فـکر خـودش بـود کِ زیـن پَس .. آبـش چه مـی شود ؟! .. گنجشکـک اشـی مَشـی مـادرم را دلـداری مـی دهد : او بالـاخرهـ دَر زنـدگی اَش بـه آرامـِش رسیـد ..
7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
اشـک هـای پیـازی اَم .. نمـی دانـَم کِ بخـاطرِ پیـازهـا بـود یا کـَسی مـَرا رنجـاند ؟!
8. کدام فصل ها را می خواید از کتاب حذف کنید؟
بِ مـادرم اعتمـاد می کـنـَم .. بِ من گفـته "همه چـی دُرُس میـشه" .. پـَس بگـذار همـه فـصلـها بمانـَند !
۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظری دارن؟
فمنـیـسـتِ دیوانـه ی عـاشـقی کِ معـشـوقه اش هـرگـز وجود خـارجی نداشـت ..
10.بنظرت چند نفر تو رو می پسندن و با چه سلیقه ای؟
شـایـَد هـزاران نـَفـر و شـاید هـَم ، لـای ورق هـای کـتـابَم تـُخمـه آفتـابگـردان بِـفروشـَند !
11.اگر بخوای صفحه اول کتاب چیزی نوشته بشه و اون رو به چه کسی به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقدیم می کنی؟ یه نفر خاص؟
خـُدا .. کِ بفهمـه .. از اون بالـا همـه چـی فـرق می کنـه .. !
12.اگر بخوای یک بیت در صفحات نخست نوشته بشه که گویای حالت باشه، اون چیه؟
وَقـتی تـویی و بـُغضِ طـَنز و طـَنزِ بـُغض آلــود ..
13.دوست داری اولین نفر چه کسی بخوندت؟
خـُدا .. مـی دانـَم دور از چـشمِ فرشـته هـا، کمـی بـا خـودش خـَلوَت مـی کـُنـَد !
14.اگر بخوای کتاب رو به پنج نفر تقدیم کنی، اونها کی هستن؟
حـُسـن یوسـف - شمعـدونی - کاکـتوس تـُپـُلِ پـُر تیـغ - سـَگ آقـای پِتـیبل - دُخـتـَرهـا! (همـه شـان یِکی هـَستـند با ایـن تَفـاوت کِ : بعـضـی شـان بیشـتر گـریـه مـی کـُنـَد! بـعضـی شـان پـاستیـل را بیشتتـر دوستـ دارنـد تـا لـَواشـک و عـدهـ ای بـا موهـایشـان قهـرنـد )
15.شخصیت های اصلی این کتاب؟
حـُسـن یوسـُف ..
16.خودت، بعنوان یه شخص ثالث، شخص اول داستان رو ک خودت باشی چجور آدمی می بینی؟
گـُلی کِ بنفـش می شـود .. از خـَشم .. نـاراحـَـتی .. بـُغـض و اغلـب از تنهـایـی ..
17.از کدوم خصوصیت شخص اول بدت میاد؟
گـُل هـم انقـدر احساسـاتـی ؟!
18.دوست داری کدوم یک از اتفاق های توی داستان رو حذف کنی؟
حـُسن یـوسـُف رو ..
19.فرد موردعلاقه ات توی داستان چیه؟ بغیر از خانواده و فامیل؟
هـاوِل و قلـعه متحـرِک اَش :)
20.یکی از ماجراهایی ک توی داستان دوست داری رو تعریف کن.
بیـخیـال ..
21.قیمتش چنده؟!
! نمـی دونـَم ..
22.ممکنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟
شـایـَد ..
23.اسم مستعار انتخاب میکنی برای نویسنده یانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب کنی اون رو چی میزاری؟
نـه اسـم خودمـو دوس دارَم ..
24.از کتابت راضی هستی؟
آرهـ .. جـاهـای بـَدِش دسـتِ مـَن نبـود ..
25.اتاق شخصیت اول داستان رو توصیف کن؟
پـُره گـُل .. آن وَسـط هم یـک دفـتر، خـودکـار و اِم پـی تـری !
26.این آقا/خانوم داستان ما کدوم ست لباسش رو بیشتر دوست داره؟
مشکـی .. خـَلـاص!
27.یه جمله خطاب به کتاب و نویسنده اش بگو.
تـوی دُنیـای خـُدا چیـزِ غـَم انـگیـزی نیـس / خـواب بـَد دیـدهـ ای انـگـار گـُلم چـیـزی نیـس
28.اگه یه نفر این کتاب رو بخره، اولین جمله ای که بعد از تمومش شدنش میگه ممکنه چی باشه؟
"مـامـان یـه دَستمـال مـیدی؟ " و صـدای مـادرش "بـاز کِ تو گریـه کـردی!"
29.برای نوشتن این کتاب از کسی کمک هم می گیری؟ اون کیه؟
هیشکـی
30.یه اتفاق که دوست داری واست توی داستان زندگیت بیفته و هنوز رخ نداده رو تعریف کن. با همه جذئیات.
آخـریـن خـطِ کـتابَـم ایـن بـاشـَد :
و او دَر زنـدگـی اش بـه آرامـِش رسیـد .