398اُمین

مامان، همه چیزو پیدا می‌کنه .. تموم مامانها همینطورن .. حتی اگه جورابِ راه‌راه زمستونی‌ت هم توی کشویی ک دلُ روده‌اشو بیرون ریختی ، نباشه .. مامان پیداش می‌کنه .. دوازده سالم بود .. صبحی بودیم .. قرار بود مدرسه‌ها بخاطر بارش برف و برودت هوا و هرچی حرفِ قشنگ ک گوینده رادیو گفت، تعطیل باشه ک نشد .. یعنی ما بخاطر سرودمون مجبور بودیم بریم و باز مثل تموم وقتهایی که دیرت شده، یکی از اصلی‌ترین اجزای تیپِ آبی - سورمه‌ایِ مدرسه ام، گم شد .. هِد! هِد لعنتی ک موقع زدنش روی موهای پرکلاغی‌ات، سُر می‌خورد و تا بالای پلک‌ات پایین می‌اومد و بخاطر بهم نخوردنِ نظم‌ای ک هیچوقت برقرار نبود، نباید بدنت رو حتی یک اپسیلون هم تکون می‌دادی تا مبادا ناظم نبینه و به سرعت نور بالای سرت حاضر نشه و نگه "از نمره انضباطت کم میشه" .. و مامان دوباره باید مثل معجزه ، از توی آشپزخونه، سرِ کمدم ک ب قول خودش - سگ صاحبشو نمی‌شناخت - نازل میشد و در طولِ مدتی ک فاصله اتاق من تا آشپزخونه رو طی می‌کرد،همه اش تهدید بود ک "اگه اومدم پیداش کردم، چی؟" .. و مثل همیشه با هول افتادم ب جون کمد و کمتر از یک دقیقه، هدِ سورمه‌ایِ نخی توی دستم بود و باز به ریشه موهایی فکر می‌کردم ک تا ساعت دوازده درد میگرفت از زور این تیکه پارچه لعنتی .. و حالا .. میخوام مامان رو دوباره صدا کنم .. برم توی ایوون و نگاه کنم به فضای روبروم ک یک nاُم این شهر آلوده رو هم نمی‌گیره .. و بگم ک گم‌ات کردم .. و مامان با تهدید وغرغر بیاد سمتم و از ترس اینکه بیاد .. بگرده .. پیدات کنه و بهم چشم‌غره بره ..  پیدا کنم .. مردی رو ک شاید فقط تهدیدهای مامان کمک به پیدا شدنش کنه ..



+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
آقای الف
۲۰ آذر ۹۴ , ۱۴:۰۶
جوراب جورابو بگو همیشه پیداش میکنن ولی اون مورد آخریه رو اگه بهش بگم فک نکنم بره بگرده پیداش کنه پوستمو می کنه یحتمل :)

پاسخ :

یه احتماله دیگه .. شاید پیداش کرد .. ب امتحان کردنش می‌ارزه :)
آقای الف
۲۰ آذر ۹۴ , ۱۴:۰۹
اوه نه ترجیح میدم سرم به تنم باشه :)

پاسخ :

تا این حد؟ :))
آقای الف
۲۰ آذر ۹۴ , ۱۴:۲۲
دقیقا تا این حد :)

پاسخ :

:)
ولی این سخت‌گیری ها جلوی احساساتِ آدم رو نمی‌گیره ..
بانو ف تک نقطه
۲۰ آذر ۹۴ , ۲۰:۰۲
چه تلخ دوست داشتنی ای.. 

پاسخ :

همینطوره ..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان