هی میخواهم خودم را از تو بگیرم. بدانی بدون من چه میشود و به رویمنیاوری هیچ چیز خاصی نمیشود. به خودم قول میدهم جواب حرفهایت را سرد بدهم. دیر نگاهت کنم. نخندم. از سیر تا پیاز روزم را برایت تعریف نکنم. برای یک لقمه بیشتر سالادالویه از سر و کولت بالا نرم. ولی ته تهش برگشتی گفتی تغییر کردهام و اینطوری بیشتر بهم میآید. خیلی نامردی. یک لقمه بیشتر سالادالویه چی بود که تغییر بهتری محسوب شد؟
*عماد خراسانی
+
نوشته شده در
ساعت
توسط خانوم سه حرفی