دیگه حتی نمی‌دونم کدوم خاطره واقعیه.

انقدر از کوچکترین رفتارهات حرف زدم و صدبار تعریف کردم، که اگه الان بخوام بهشون فکر کنم یادم نمیاد کارهات رو .‌. فقط تعریفهای خودم یادم میاد.
+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
سیمیا ‌‌‌‌‌
۲۴ مرداد ۰۰ , ۰۱:۵۷

آره این اتفاقیه که می‌افته.

پاسخ :

وقتی مدت زیادی دل بستی به تصوراتت ..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان