*I found love where it wasn't supposed to be ... Right in front of me

نفهمیدی. چرا هیچوقت نمی‌فهمیدی؟ چقدر تووی دنیای خودت غرق بودی؟ ۲ متر؟ ۳ متر؟ یا چقدر از دنیای من دور بودی؟ از اینجا تا زحل؟

آن روز که نشسته بودی و جوجه‌های روی منقل را باد می‌زدی، فرصت را در هوا چنگ زدم و دوربین به دست نزدیکت شدم. کسی کنارت نشست و جفتتان بادبزن‌هایتان را گرفتید بالا. تو در کادر بودی. منقلِ پر از پر و بالت. آن آدمِ نه چندان مهمِ کنارت و چندتا درخت. تو به دوربین نگاه می‌کردی. من به تو. تا به حال بااین دقت و با دلیلِ محکم در جمع به صورتت زل نزده بودم. گفتی "گرفتی؟" گفتم "نه بد شد، یکی دیگه" و پنج ثانیه دیگر هم به صورتت نگاه کردم.


*I found - Amber Run

+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
سیمیا ‌‌‌‌‌
۱۱ مهر ۰۰ , ۱۵:۴۳

این لاین از این آهنگ منو یاد سریال containment می‌اندازه. شایدم ذهنم داره اشتباه می‌کنه.

پاسخ :

ندیدمش متاسفانه. الان که گفتی بیشتر به فیلم never let me go میخوره به نظرم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان