دنیا جای گهیست. یک اتاق استراحت ندارد که زمان بایستد و بتوانی بدون عذاب وجدان و ریده شدن توی زمانت، برای خودِ بدبختات دل بسوزانی. ادامه میدهیم. صبح بیدار میشویم. به زور با حالت تهوع دو لقمه صبحانه میخوریم و ورزش میکنیم تا افسرده نباشیم و خندهدار است .. چون دقیقا بخاطر اینکه افسردهایم ورزش میکنیم. و هر روز .. هردقیقه .. با هر بحث .. با هر تنش .. سایهمان سنگینتر میشود از بار سیاهی که با هیچ ورزش و خنده و سروتونینای کم نمیشود.
.

من نه شاعرم نه نویسنده . نه میشوم . شاعرها و نویسندهها از همهچیز مینویسند . از همهچیز مینویسند و از نوشتنشان نان میخورند . من امّا فقط از تو مینویسم . فقط از تو مینویسم و با نوشتنام خون دل میخورم .
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com