من بخاطر تو از حصار امنم خارج شدم. سیم خاردارها آروم جابجا کردم .. دورتر کشیدم .. ولی مگه تو سرابی که هر چی جلوتر میام، نیستی.
نمیخوام بیام وسط راه و ببینم هم تو نبودی از اول، هم من دیگه حصاری ندارم .. نمیخوام تنها بمونم. نمیخوام بی دفاع وایسم اون وسط.