سلفی دلـا

دومین سلفی:

دِلـا



1. مورد توجه بودن، رو دوست دارم. اصلاً یک اصلی دارم که به اطرافیانم همیشه میگم: اگه غیبتم رو میکنید، بکنید. کاری ندارم. اما اگه ازم تعریفی میکنید، حتما و حتما بعدش بیاید به خودم بگید. گفتم حلالتون نمیکنم اگه نگید. (:

2. رُک هستم. البته خُب گاهی اوقات سعی میکنم حرفام رو براساس موقعیت، بخورم.

3. دروغ نمیگم. یعنی تمامِ سعی ام رو میکنم نگم. چون به شدت بدم میاد. شده حتی اصلا به نفعم نبوده که راست بگم، اما با اینحال دروغ نگفتم. میشه گفت یکی از ویژگی های خوبم رو راستگویی میدونم.

4. حسود نیستم. سعی هم میکنم نباشم. کافیه پیشِ خودم حسادت کنم به کسی، خودم رو به خاطرش کُلی سرزنش میکنم.

5. آیندم برام تاحدودی مشخصه. البته جدیداً برنامه هایی برای خودم ریختم که میتونه آیندم رو خیلی بهتر کنه. ولی در کل، آینده ای مشخص دارم.

6. معمولاً روی تصمیم هایی که میگیرم، مطمئن و محکم می ایستم. به نظرم آدم باید برای تصمیماتِ خودش احترام قائل بشه، تا دیگرون هم براش ارزش قائل بشند. اگه تو راهی قدم گذاشت، تا تهش بره.

7. فکر میکنم اکثرِ دخترها توی ذهنشون دنیای جداگونه دارند. ولی خُب، در کل از زندگیِ حقیقیم بسیار راضیم.

8. نوشته هام، ممکنه که تو دنیای مجازی خونده بشه، اما تو دنیای حقیقی، فقط و فقط همسرم میخونه. ترجیح میدم که کسی ندونه مینویسم. بعضی نوشته هام رو خیلی دوست دارم. شده که ده ها بار خوندم و ازشون خوشم اومده. اما خُب، بعضی های دیگه رو زیاد دوست نداشتم.

9. درسام رو خوندم و الان هم که تدریس میکنم. اما زمانیکه درس میخوندم، زرنگ بودم.

10. بیشترِ اوقات خنده رو لبمه. آدمِ شوخی هستم، اما فقط با خانواده درجه یک و گاهی اوقات، بعضی از دوستانی که پیششون راحتم. وگرنه تواناییِ این رو دارم در جمعی که مطابقِ میلم نیست، حالا به هر دلیل، از ابتدا تا انتها، مثلِ یک مجسمه بشینم. (البته همیشه به عنوانِ یک دخترِ کم حرف و گوشه گیر شناخته شدم. چون خیلی کم شوخی ها و خنده هام رو میبینند. ولی لبخند رو همیشه دارم.)

11. طرفدارهام بیشتر بچه ها و نوجوون ها هستند. چون طوری باهاشون برخورد میکنم که انگاری هم سنیم. یعنی با بچه ها بالا پایین میپرم و میچرخم و انواعِ بازی ها رو میکنم. باهاشون تو کمد دیواری قایم میشم. و با نوجوون ها هم، در موردِ تمامِ چیزایی که شاید روشون نشه با بزرگ ترهاشون حرف بزنند، حرف میزنم.

12. زیاد به برادرهام تیکه میندازم. (:

13. آدمِ صبوری هستم. و تجربه کردم که همه چیز، با صبر و حوصله و پشتکار به دست میان. به همین خاطر، برنامه های طولانی مدت میریزم.

14. گذشته جزئی از زندگیِ همه هست. نمیشه پاکش کرد. فقط میتونم تیکه هایی رو که دوست ندارم، کمرنگ تر کنم.

15. کلاً هر تجربه ی جدیدی، باعث لرزشِ دلم و تند شدنِ قلبم میشه.

16. دوست ندارم که کسی برام بنویسه. دوست دارم که چشم تو چشمِ خودم، همه ی حرف هایی رو که میخواد بنویسه، بگه.

17. خوشبختانه عاشقم و معشوقی هم هست که عاشقانه دوستش دارم.

18. گوش دادن به نوایی رو تو لحظه های خاص دوست دارم. مثلِ دوچرخه سواری. تو جمع هایی که ترجیح میدی چیزی رو گوش بدی که دوست داری، نه حرف هایی که دوست نداری.

19. یکی از علایقم، حفظِ شعر هست. حتی نواهایی هم که گوش میدم، بیشتر از اینکه سبکش برام مهم باشه، متنش برام مهمه.

20. ناراحتیم رو فقط همسرم میفهمه. شده که تو جمعی ناراحت شدم و فقط اونه که از حرکاتم میفهمه. حتی شده که دوست داشتم دیگرون بفهمند ناراحتم، و اونها یکبار هم سوالی نپرسیدند.

21. تیکه کلامم "بعد" هست. حتی تو نوشته هام هم هست، ولی موقعِ دوباره خوندن، تصحیحش میکنم.

22. خنده هام از تهِ دله. اگه نخوام بخندم، فقط لبخند میزنم.

23. به گرمی حساسیت دارم. بدنم خارش میگیره.

24. سر درد هم که چند وقتیه شده جزئی از مَن. نمیدونم میگرنه یا نه، فقط میدونم گاهی اوقات خیلی وحشتناک میشه. که اشکم درمیاد.

25. شخصیتِ کتاب ها برام جالبند. کنکاش تو شخصیتِ آدم های واقعی رو هم دوست دارم. اینکه چی دوست دارند و کلاً چه جور آدمی هستند.

26. وقتی که تَب میکنم، خیلی حرف میزنم. شده که پُر حرفی کردم و دست گذاشتن رو پیشونیم که ببینند تب دارم یا نه؟ که اکثرِ اوقات هم داشتم. (:

27. اگه باهام تند حرف بزنند، باهاشون تند حرف میزنم. یه جورایی، همیشه نگاه میکنم به برخوردِ طرفِ مقابلم.

28. از سوسک بدم میاد. ولی خُب چند تجربه ی وحشتناک با سوسک ها دارم که این تنفر رو کمی کمرنگ کردند. یه جورایی به وجودشون عادت کردم.

29. بلال دوست دارم. ولی همیشه میترسم لثم خون بشه. و صد البته که با کثیفیِ بعدش، ترجیحاً باید تو خونه خورده بشه.

30. فُحشِ من خلاصه میشه در "تو روحت."

31. هیچوقت نتونستم تشخیص بدم که طرفِ مقابلم داره لبخند میزنه یا پوزخند میزنه. مخصوصاً در موردِ خانم ها که بازیگرهای قهاری هستند.

32. هر کاری رو که میکنم، سعی میکنم بهترین باشه. یعنی جوری باشه که بعدا پشیمون نشم که کاش فلان کار رو هم میکردم. تمام و کمال پیش میرم.

33. به شدت از دعوا و صدای بلند و داد میترسم. مخصوصاً از دعواهای خانوادگی. ):

34. تنهایی رو گهگاهی دوست دارم. شب ها تنهایی برام دوست داشتنی تره.

35. گیراییم خیلی بالاست. کافیه حرفی رو بخوان غیرِ مستقیم بهم بگن، تا تهش رو میخونم.

36. اسمِ اشخاص برام خیلی مهمه.

37. اسمم رو خیلی دوست دارم.

38. اعتماد به نفسم نسبتاً بالاست. همیشه به خودم ایمان دارم. البته شاید تو خلوتِ خودم اینطور نباشه، ولی به غیرِ خلوتِ خودم، آدم با اعتماد به نفسی هستم.

39. چیزی که گوش میدم برام مهمه. دوست دارم معنا و مفهومِ کلماتش رو حتما بدونم.

40. کافیه به چیزی گیر بدم، هیچ کس نمیتونه منصرفم کنه. تا به خواستم برسم.

41. دوستِ زیادی ندارم. دوستِ صمیمی ای هم ندارم.

42. زود اعتماد میکنم و گاهی اوقات هم چوبش رو خوردم. الان محتاط تر شدم.

43. قبلا رمان های ایرانی زیاد میخوندم. ولی الان ترجیح میدم رمان خارجی و داستان کوتاه ایرانی بخونم.

44. فقط روی حرف های همسرم حساس هستم. حرفِ بقیه، دوست و آشنا و فامیل، برام مهم نیست.

45. برخوردِ اولیه همیشه برام مهمه.

46. گاهی اوقات پیش اومده که نزدیک ترین خانوادم هم، روی مُخم رفته و چه بسا، ازشون بدم هم اومده. ولی در ظاهر، بروزی نداره این احساسم.

47. خیلی زود واردِ دنیای بزرگ ها شدم. و اصلا هم شکایتی در این مورد ندارم. وقتی که میبینم هم سن های خودم تو چه موقعیتی هستند، و من خیلی از اونها جلو هستم، بهم آرامش میده.

48. بستگی به موقعیت و شخصِ مقابلم داره که زبونم تلخ بشه یا نه. که خیلی کم پیش میاد.

49. چرب زبونی و چاپلوسی بلد نیستم. ولی سعی میکنم تمامِ حس هام رو تو حرف هام بریزم.

50. حافظه ی خیلی خوبی دارم.

51. عاشقیم رو هم به زبون و هم به عمل ثابت میکنم.

52. از بچه ها خوشم میاد. عاشقِ بازی باهاشونم.

53. لباسِ مشکی رو برای بیرون از خونه ترجیح میدم.

54. از سیگار و قلیون خوشم نمیاد. ولی خُب از بویِ سیگار خوشم میاد. البته فقط سیگارِ دست ساز.


پ.ن از طرف سین بانو:

سیــــــب :)

+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ramin pazoki
۳۰ شهریور ۹۴ , ۰۳:۴۶
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . 
شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند .
از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند .
من امّا فقط از تو می‌نویسم .
فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم ...
این متن قشنگ بودش ولی از نوشتن نون نمیخورن الان....

پاسخ :

پس این همه قرارداد چاپ کتاب چیه؟
بـانـو
۳۰ شهریور ۹۴ , ۰۳:۵۲
دقیقا برعکس من!
خانومی ...
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۰:۳۸
من این همه مورد نمیتونم بنویسم ها. فوقش 10 تا مورد ....

پاسخ :

همون هم خوبه :)
MehrA ML
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۷:۲۹
واین داستان پایان نداره..:)

پاسخ :

:)
Ali Salavati
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۸:۱۴

در کل میشه گفت خصوصیات مثبت ایشون خیلی بیشتر از نکات منفیه...چیزی در حدود ده به یک...آمار خوبیه...به دلا خانم تبریک میگم، برای خودشون و همسرشون آرزوی خوشبختی و سعادت دارم.

در ضمن موارد 17 و 51 رو خیلی پسندیدم.

fatemeh 0098
۰۱ مهر ۹۴ , ۱۳:۱۴
اوووووووو  چقد مورد ایول

پاسخ :

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان