بازیِ مسخره ای بود ... رها کرد مرا!

اندوه، نامِ دیگرِ حلقه ایست که روزی امید داشت از دست راستت به یکی از پنج انگشتِ دست دیگر ات کوچ کند ..


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
Ali Salavati
۱۸ مهر ۹۴ , ۱۸:۰۰

دستت از حلقه غم عاری باد...

حلقه وصل تو در دست من است

پاسخ :

زیبا بود ..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان