461اُمین

مانند مابقیِ زنان بود .. کدبانو .. سر سفره‌اش ک می‌نشستی، انگشتان دست و غذای روبریت را از هم تشخیص نمی‌دادی از بس معرکه بود .. مانند مابقیِ زنان بود .. تا کودکانش کوچک بودند، نگران زمین خوردن و فرارشان از درسِ نچسبِ ریاضی .. و زمانی ک بزرگ شدند، ترسش شده بود آینده دو حسن‌یوسف‌اش ک هر روز با گلدانِ سفید پلاستیکی آبشان می‌داد و خاکشان را زود ب زود عوض می‌کرد .. روی گلبرگهایشان دست می‌کشید و دور از چشم‌شان بغض می‌کرد .. مانند مابقیِ زنان بود .. یک معلمِ بی‌نظیر، سر کلاسش که می‌نشستی از جذبه‌اش نفست بند می‌آمد حتی تویی که حسن‌یوسف‌اش بودی! .. بچه ها عاشقش بودند و هستند و هنوز نامِ عزیزش از دهان کوچک و زیبایشان نمی‌افتد .. مانند مابقیِ زنان بود .. دستانِ کوچک کودکش را می‌گرفت و او را به خواب دعوت می‌کرد و وقتِ رفتنِ برقها، پشتِ اُپِن برایشان آهنگ‌های هایده را اجرا می‌کرد .. "تو ای ساغرِ هستی .." .. مانند مابقیِ زنان بود .. اخم داشت .. لبخند داشت .. گریه و خنده هم داشت .. بغض که می‌کرد، خدا دستانش را از لابلای ابرها پایین می‌آورد و روی موهای رنگ شده اش می‌کشید ک تارهای سفید بین‌شان نشان از مظلومیتش داشت .. اشک ک میریخت، خدای کعبه دستمال ابریشمی اش را از جیب پالتوی خوش دوخت‌اش در می‌آورد و روی چشمانِ همیشه نگران‌اش می‌کشید .. هنگامی که ناراحتش می‌کردی، یک گلدان گل خوشحالش می‌کرد .. شوخی‌هایش نمک داشت و سرزنش هایش، ابهت .. شاید عشقِ به گلها را ااز او به ارث گرفته‌ایم .. مانند مابقیِ زنان بود و هست و می‌ماند .. اسمش مادر است .. ملقب به شمعدانی .. ای مادرِ‌گل‌ها، مرا ببخش ک کاری از دستم برنمی‌آْید و خیلی دوستت دارم ..


پ.ن: تو بیش کنی کم را .. از دل ببری غم را ..




+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
😎😎😎BAHAR 😎😎😎
۱۵ دی ۹۴ , ۱۵:۴۷
بیش کنی کم را ...
یکی دیگر
۱۵ دی ۹۴ , ۱۶:۰۱
photo by you???

پاسخ :

نو :)
نیلوفر قاسمی
۱۵ دی ۹۴ , ۱۶:۱۱
خوشا بِ حالِ شمعدونی کِ با این متن کلی ذوقِ حُسنِ یوسف هنرمندشُ میکنه :))

پاسخ :

:)
امیدوارم خوشحالش کنه ..
بانو ف تک نقطه
۱۵ دی ۹۴ , ۱۶:۳۱

ای جان .. چه خوب نوشته بودی ..

چه پینوشت ماهی ..

پاسخ :

ممنونم :)
آره .. معرکه است ..
چشم به راهم ...
۱۵ دی ۹۴ , ۱۶:۴۵
مادر ...

پاسخ :

شمعدونی ..
yalda shirazi
۱۵ دی ۹۴ , ۱۶:۵۴
خیلی عالی! 

پاسخ :

مچکرم :)
اسطوخودوس سبز :))
۱۵ دی ۹۴ , ۲۱:۰۸
از دل ببری غم را :)
 +شمعدونی ترینن !

پاسخ :

شمعدونی ب توانِ n :)
مجید عسکری
۱۹ دی ۹۴ , ۰۳:۲۱
سلام

تبریک میگم شما فوق العاده هستید

مرسی :)

پاسخ :

سلام .
متشکرم .. { گـُـل }
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان