دقیق یادم نیست. یا یکی بهم گفته بود، یا خودم خوندم یا فقط فکر میکنم که خوندم یا یکی بهم گفته! ولی یه حسی بهم میگفت وقتی جای خوابیدنت عوض شه، خوابهات هم تغییر میکنه. شاید وقتی رنگِ سفید و خاکستری جایِ دیوار کرمقهوهای رو بگیره، خوابهات هم سفید بشن. یا حتی خاکستری. حالا بااینکه بالشت همون بالشته و پتو همون پتو. ولی هوای اتاقم سردتر شده. بزرگتر شده. دلتنگیام بیشتر. فکر میکردم خوابهام عوض میشه ولی تا چشم روی هم گذاشتم و یکی یقهمُ گرفت و بردتم تووی یه دنیای دیگه، ترو دیدم با همون لبخندت که باعث میشه پوست کشیدهی روی گونت، خط بیفته.
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه میشوم . شاعرها و نویسندهها از همهچیز مینویسند . از همهچیز مینویسند و از نوشتنشان نان میخورند . من امّا فقط از تو مینویسم . فقط از تو مینویسم و با نوشتنام خون دل میخورم .
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com