تو ماله دنیای ما نیستی ..

اون حتی دلش نمیخواد غذا بخوره .. ولی بخاطر تو دلش میخواد تو زندگی بعدیش یه آدم دیگه بشه و واقعا بهت نزدیک بشه .. اون میخواست سالگرد "نشدنی ترین اتفاق دنیا" رو با هم جشن بگیرید .. همون "من و تو با هم حالمون خوبه" رو .. ولی تو اونقدر محالی که انگار یه قرار ملاقات روی ژوپیتر داشته باشی ..
تو حتی روحت هم خبر نداره داستان از چه قراره .. این قضیه رو بدتر میکنه ..
+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان