خیلی زبان انگلیسیم خوب نیست. چارتا کلمه از دوران دبیرستان یادم مونده با یه چندتا جمله روزمره ی تکراری فیلمها. ولی تلاش میکنم با همونا بفهمم همه ی جریان فیلمهای خارجی رو. این حالتم منو یاد تو میندازه. یه شکل از غصه رو دیدی، یا حالا حس کردیش اصن. فکر میکنی میتونی باهاش زندگی همرو درک کنی. شادی و آرامش بدی به همه. درمون باشی. دوا باشی. استامینوفن باشی.
ولی حقیقتش اینه که توو با این درکت از غم، تهش بتونی وصلش کنی به درد خودت .. به اون اصل بدبختی .. تا یکم درک کنی. ولی تو نمیتونی همزمان هم استامینوفن باشی، هم ژلوفن، هم گل گاوزبون ..
ولی حقیقتش اینه که توو با این درکت از غم، تهش بتونی وصلش کنی به درد خودت .. به اون اصل بدبختی .. تا یکم درک کنی. ولی تو نمیتونی همزمان هم استامینوفن باشی، هم ژلوفن، هم گل گاوزبون ..