747

مانتوی پنجاه تومانیِ سه سالِ پیش، شده یک تکه پارچه‌ی صد و بیست تومانی. بستنی عروسکیِ دویست تومانیِ وقتِ نوجوانی، شده هفتصد تومان. از همه چیز باید تقلبی‌اش را بخری، حتی اگر اصل بخواهی هم تقلبی را می‌اندازند بهت! .. حالا تو بگو. توی این همه سال. این همه ماه. این همه روز. که همه چیز گران شده و تقلبی. نبودنت هم گران شده؟ نبودنت هم تقلبی شده؟ یعنی فضای خالیِ کنارم توی ایستگاه اتوبوس، تقلبی‌ست و نبودنِ واقعیت یک جای دیگه‌ست؟ یعنی نبودنِ تقلبیِ گرانت، چندماهِ دگر دیگر کار نمی‌کند؟ احیاناً نمی‌دانی نبودنِ واقعیِ ارزانت را کجا می‌فروشند؟ یارانه این ماه را هم که حساب کنیم، هفتاد تومن بیشتر ندارم!


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان