دبیر فیزیکمان میگفت، هرجای دنیا که باشی، به تمام اجزای کره زمین نیرو وارد میکنی .. مثلاً در ایستگاه، منتظر رسیدن اتوبوسِ زرد رنگ هستی و به سنگ ریزهای در جزایر قناری نیرو میدهی .. هِی فلانی! نیروی مثبتِ ضعیفی را که از ناکجاآباد بمن وارد میکنی را دوست دارم و از تمام نیروهایت نسبت به دخترهای دیگر .. متنفرم ..
+
نوشته شده در
ساعت
توسط خانوم سه حرفی
دخترِ خوبِ مامان میشی وقتی دستِ کسی رو رها میکنی ک از همون اول توی سرنوشتت نبود .. فلانی! همیشه دخترِ خوبِ مامان بمون ..
+
نوشته شده در
ساعت
توسط خانوم سه حرفی
- تنها کاری ک می کنم و یک ثانیه ازش نگذشته، پشیمون میشم و خودمو ب در و دیوار می زنم تا هرجوری شده درستش کنم .. بد حرف زدن با مامانمه .. پس ببین پسره بابات .. انتظارت بعد این همه مدت .. خنده داره ..
+ ..
دیوار سمعکش را خاموش کرد تا ب وراجی های من گوش نکند .. ک دیوار سالهاست گوشش بدهکار نیست ..
پ.ن: ب در می گوییم و دیوار پوزخند می زند ..
پ.ن: ب در می گوییم و دیوار پوزخند می زند ..
آنا ــ ازت بدم میاد وقتایی ک دوستم نداری ..
دنی ــ پس همیشه از من متنفری آنا؟
از ده سالگیام به بعد، دیگر هیچوقت در زندگیام خوشحال نبودهام .. خوش گذرانی در ایام امتحانات همیشه ممنوع بوده ..
بغض ک می کنم، مامان ساندویچ نون و پنیر و گردو پیشنهاد می کند همراه یک فنجان چای شیرین .. در حدی ک سکته کنی .. و حالت خنده دار و ناراحت کننده ات برای همیشه روی میز آشپزخانه بماند .. چای شیرین و نون و پنیر و هر پرخوری باکلاس و بی کلاس دیگر، کلی رمز و راز دارد .. چپاندن لقمه ی ده برابر اندازه ی دهانه کسی را ب حساب هیچ چیز جز حاله خرابش نگذارید ..
سر فرود آوردم و برشانه ی خویش گریستم ..ک تنها اعتراضم "مامان تلفن رو جواب نده" هاست ..
پ.ن: بگو من با این دله خونه خرابم چه کنم ؟
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه میشوم . شاعرها و نویسندهها از همهچیز مینویسند . از همهچیز مینویسند و از نوشتنشان نان میخورند . من امّا فقط از تو مینویسم . فقط از تو مینویسم و با نوشتنام خون دل میخورم .
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com
{ فرشید فرهادی }
atata.s@yahoo.com