480اُمین

آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است : گلهای توی گلدان .. تو باشی در گلستان ..


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید

479اُمین / تکیه کــاه !

تکیه گـاه بود ولی یک سرکج کم داشت .. 


پ.ن: به روز شد .. 


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید

478اُمین

دبیر فیزیکمان میگفت، هرجای دنیا که باشی، به تمام اجزای کره زمین نیرو وارد می‌کنی .. مثلاً در ایستگاه، منتظر رسیدن اتوبوسِ زرد رنگ هستی و به سنگ ریزه‌ای در جزایر قناری نیرو می‌دهی .. هِی فلانی! نیروی مثبتِ ضعیفی را که از ناکجاآباد بمن وارد می‌کنی را دوست دارم و از تمام نیروهایت نسبت به دخترهای دیگر .. متنفرم ..


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی

477اُمین

دخترِ خوبِ مامان میشی وقتی دستِ کسی رو رها می‌کنی ک از همون اول توی سرنوشتت نبود .. فلانی! همیشه دخترِ خوبِ مامان بمون ..



+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی

476اُمین

- تنها کاری ک می کنم و یک ثانیه ازش نگذشته، پشیمون میشم و خودمو ب در و دیوار می زنم تا هرجوری شده درستش کنم .. بد حرف زدن با مامانمه .. پس ببین پسره بابات .. انتظارت بعد این همه مدت .. خنده داره ..
+ ..
+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید

475اُمین

دیوار سمعکش را خاموش کرد تا ب وراجی های من گوش نکند .. ک دیوار سالهاست گوشش بدهکار نیست ..

پ.ن: ب در می گوییم و دیوار پوزخند می زند ..
+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید

474اُمین

آنا ــ ازت بدم میاد وقتایی ک دوستم نداری ..

دنی ــ پس همیشه از من متنفری آنا؟


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید

473اُمین

از ده سالگی‌ام به بعد، دیگر هیچوقت در زندگی‌ام خوشحال نبوده‌ام .. خوش گذرانی در ایام امتحانات همیشه ممنوع بوده ..


+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید

472اُمین

بغض ک می کنم، مامان ساندویچ نون و پنیر و گردو پیشنهاد می کند همراه یک فنجان چای شیرین .. در حدی ک سکته کنی .. و حالت خنده دار و ناراحت کننده ات برای همیشه روی میز آشپزخانه بماند .. چای شیرین و نون و پنیر و هر پرخوری باکلاس و بی کلاس دیگر، کلی رمز و راز دارد .. چپاندن لقمه ی ده برابر اندازه ی دهانه کسی را ب حساب هیچ چیز جز حاله خرابش نگذارید ..
+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید

471اُمین

سر فرود آوردم و برشانه ی خویش گریستم ..ک تنها اعتراضم "مامان تلفن رو جواب نده" هاست ..

پ.ن: بگو من با این دله خونه خرابم چه کنم ؟
+ نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید
.
من نه شاعرم نه نویسنده . نه می‌شوم . شاعرها و نویسنده‌ها از همه‌چیز می‌نویسند . از همه‌چیز می‌نویسند و از نوشتن‌شان نان می‌خورند . من امّا فقط از تو می‌نویسم . فقط از تو می‌نویسم و با نوشتن‌ام خون دل می‌خورم .

{ فرشید فرهادی }


atata.s@yahoo.com
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان